هر جا که سفر کردم تو همسفرم بودی
وز هر طرفی رفتم تو راهبرم بودی
با هر که سخن گفتم پاسخ ز تو بشنيدم
بر هر که نظر کردم تو در نظرم بودی
هر شب که قمر تابيد هر صبح که سر زد شمس
در گردش روز و شب, شمس و قمرم بودی
در صبحدم عشرت همدوش تو ميرفتم
در شامگه غربت , بالين سرم بودی
در خنده من چون ناز ٬ در کنج لبم خفتی
در گريه ی من چون اشک ٬ در چشم ترم بودی
چون طرح غزل کردم ، بيت الغزلم گشتی
چون عرض هنر کردم ، زيب هنرم بودی
آواز چو ميخواندم ، سوز تو به سازم بود
پرواز چو ميکردم تو بال و پرم بودی
هرگز دل من جز تو، يار دگری نگزيد
ور خواست که بگزيند ، يار دگرم بودی
« سرمد » به ديار خود از ره نرسيده گفت:
هر جا که سفر کردم تو همسفرم بودی
صادق سرمد
تاريخ : چهارشنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۴ | | نویسنده : سیماه |
.: Weblog Themes By Pichak :.