
تو اون شام مهتاب کنارم نشستی
عجب شاخه گل وار به پایم شکستی
قلم زد نگاهت به نقش آفرینی
که صورتگری را نبود این چنینی
پریزاد عشقو مه آسا کشیدی
خدا را به شور تماشا کشیدی
تو دونسته بودی، چه خوش باورم من
شکفتی و گفتی، از عشق پرپرم من
تا گفتم کی هستی، تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو، تو گفتی که دریاب
قسم خوردی بر ماه ، که عاشقترینی
تو یک جمع عاشق ، تو صادقترینی
همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت
گذشت روزگاری از اون لحظه ناب
که معراج دل بود به درگاه مهتاب
در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب به یادت شکستم
تو از این شکستن خبرداری یا نه
هنوز شور عشقو به سر داری یا نه
تو دونسته بودی، چه خوش باورم من
شکفتی و گفتی، از عشق پرپرم من
تا گفتم کی هستی، تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو، تو گفتی که دریاب
قسم خوردی بر ماه ، که عاشقترینی
تو یک جمع عاشق ، تو صادقترینی
همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت
هنوزم تو شبهات اگه ماهو داری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری ...
" مینا جلالی "
متن آهنگ "شام مهتاب" داریوش
شاید این روز در آینده برای من تکرار بشه شاید هم نه!
کاش اگه قراره تکرار بشه , متفاوت با هر سال باشه .
ترانه " میلاد " معین رو خیلی دوست دارم, به این بهانه این ترانه ی قشنگ را میگذارم شعر بی دروغ.
تقدیم به شما
http://www.youtube.com/watch?v=EfY2JovENXg
براي روز ميلاد تن من،
نمي خوام پيرهن شادي بپوشي
به رسم عادت ديرينه حتي، برايم جام سرمستي بنوشي.
براي روز ميلادم اگر تو،
به فکر هديه اي ارزنده هستي
منو با خود ببر تا اوج خواستن، بگو با من که با من زنده هستي
که من بي تو نه آغازم نه پايان،
تويي آغاز روز بودن من
نذار پايان اين احساس شيرين،
بشه بي تو , غم فرسودن من
نمي خوام از گلهاي سرخابي.... برايم تاج خوشبختي بياري
به ارزشهاي ايثار محبت........ به پايم اشک خوشحالي بباري
بذار از داغي دستهاي تنها.... بگيره هرم گرما بستر من
بذار با تو بسوزه جسم خستم.... ببيني آتش و خاکستر من
تو اي تنها نياز زنده موندن، بکش دست نوازش بر سر من
به تن کن پيرهني رنگ محبت،
اگه خواستي بيايي ديدن من...اگه خواستی بیایی دیدن من
که من بي تو نه آغازم نه پايان،
تويي آغاز روز بودن من
نذار پايان اين احساس شيرين،
بشه بي تو , غم فرسودن من
http://youtu.be/J5YxA78moOc
جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال
شب فراق نخفتیم لاجرم زخیال
بدار يک نفس اي قايد اين زمام جمال
که ديده سير نمي گردد از نظر به جمال
دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند , مگر نسیم شمال ؛
به تیغِ هندی دشمن قتال مینکند
چنان که دوست به شمشیرِِ غمزه ی قتال!
جماعتی که نظر را حرام می گویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود
عجب فتادن مرد است در کمند غزال!
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال!
اگر مراد نصیحت کنان ما این است
که ترک دوست بگوییم , تصوریست محال!
به خاک پای تو داند که تا سرم نرود
زسر به در نرود همچنان امید وصال
حدیث عشق چه حاجت که بر زبان آری؟
به آب دیده ی خونین نبشته صورتِ حال
سخن دراز کشیدیم و همچمنان باقیست
که ذکر دوست نیارد به هیچگونه ملال
به ناله کار میسر نمی شود سعدی
و لیک ناله ی بیچارگان خوشست بنال !
تصنیف زیبای " با ستاره ها " با صدای همایون شجریان و شعر زیبایی از حسین منزوی
http://www.youtube.com/watch?v=WtkLlDeirpc
شب که می رسد از کناره ها
گریه می کنم با ستاره ها
وای اگر شبی ز آستین جان
بَر نیاورم دست چاره ها
هم چو خامُشان ، بسته ام زبان
حرف من بخوان ، از اشاره ها
قصه ی مرا ، بشنوی تو هم
بشنوند اگر ، سنگ خاره ها
ما ز اصل و اسب ، اوفتاده ایم
ما پیاده ایم ، ای سواره ها !
ای لهیب غم ! آتشم مزن
خرمنم مسوز ، از شراره ها
دور بسته را ، فصل خسته را
دوره می کنم ، با دوباره ها
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین منزوی
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم؟
شعری از فریدون مشیری با صدای دلنشین همایون شجریان
http://www.youtube.com/watch?v=Xs40-HJrXK4&feature=youtu.be
تو کيستی، که من اينگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجومِ خيالت نمی برد خوابم
تو چيستی، که من از موج هر تبسم تو
بسان قايق، سرگشته ، روی گردابم !
تو در کدام سحر، بر کدام اسب سپيد؟
تو را کدام خدا؟
تو را از کدام جهان؟
تو در کدام کرانه، تو از کدام صدف؟
تو در کدام چمن، همره کدام نسيم؟
تو از کدام سبو؟
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه؟
چه کرد با دل من آن شيرين نگاه، آه!
مدام پيش نگاهی، مدام پيش نگاه!
کدام نشإه دويده است از تو در تن من؟
که ذره های وجودم تو را که می بينند
به رقص می آيند
سرود می خوانند!
چه آرزوی محالی است زيستن با تو
مرا همين بگذارند يک سخن با تو:
به من بگو که مرا از دهان شير بگير!
به من بگو که برو در دهان شير بمير!
بگو برو جگر کوه قاف را بشکاف!
ستاره ها را از آسمان بيار به زير!
تو را به هر چه تو گويی، به دوستی سوگند
هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه
که صبر ، راه درازی به مرگ پيوسته ست!
تو آرزوی بلندی و، دست من کوتاه
تو دور دست اميدی و پای من خسته است
همه ی وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبزست و راه من بسته است
فریدون مشیری
http://youtu.be/C-yqz-Z4PoU
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت
چه بود غیر خزانها اگر بهار تویی
دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ! ای که ماندگار تویی
شهاب زود گذر لحظه های بوالهوسی است
جهانیان همه گر تشنگان خون منند
چه باک زان همه دشمن، چو دوستدار تویی
دلم صراحی لبریز آرزومندی است
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
"سیمین بهبهانی"
گلهای تازه ١۶۶
آواز : استاد محمد رضا شجریان
موسیقی : شادروان فرامرز پایور
تصنیف گریلی از ردیف شور
شبی مجنون به لیلی گفت :که ای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پیدا, ولی مجنون نخواهد شد
خدا را چون دل ریشم...قراری بسته با زلفت
بفرما لعل نوشین را ...که زودش با قرار آید
دلا دیشب چه می کردی...تو در کوی حبیب من؟
اللهی خون شوی ای دل...تو هم گشتی رقیب من
شب صحبت غنیمت دان....که بعد از روزگار ما
بسی گردش کند گردون....بسی لیل و نهار آرد
شب سیاه قصه را، هوای تو به سر کند
باور ما نمی شود، در سرِ ما نمی رود
از گذر سینه ی ما، یارِ دگر گذر کند
شکوه بسی شنیده ام، از دل درد کشیده ام
کور شوم جز تو اگر، زمزمه ای دگر کند
مقصد و مقصودم تویی، عشقم و معبودم تویی
از تو حذر نمی کنم، سایه مگر سفر کند
چاره ی کار ما تویی، یاور و یار ما توئی
توبه نمی کند اثر، مرگ مگر اثر کند !
مجرم آزاده منم، تن به جزا داده منم
قاضی درگاه توئی، حکم سحر گاه توئی
"مسعود فردمنش"
یکی از زیباترین آهنگهای کورس سرهنگ زاده ,من که این آهنگ رو خیلی دوست دارم
http://www.youtube.com/watch?v=lsx9FKMz9eM
دلی دارم که صحرای جنونه..........اسیره عاشقه بی همزبونه
نمیدونم چرا اون یارجونی..........غمش از من دلش با دیگرونه
الهی بشکنه دل......که هر دم بی منه دل
مگه از آهنه دل.........که با من دشمنه دل
دل من شکسته بهتر.........توی خون نشسته بهتر
اون رشته ی نازک چو مو........که از پای این دل وا میشه , بگسسته بهتر
اون عهد و پیمان و وفا....که هر زمون حاشا میشه نابسته بهتر
نا مهربونه بی وفا....تا نشکنه پیمونه را....میخونه ی دل بسته بهتر
دل من شکسته بهتر.....توی خون نشسته بهتر
اون رشته ی نازک چو مو.......که از پای دل وا میشه بگسسته بهتر
اون عهد و پیمان و وفا.......که هر زمون حاشا میشه ...نابسته بهتر
نا مهربونه بی وفا.....تانشکنه پیمونه را....میخونه ی دل بسته بهتر
دل من شکسته بهتر........توی خون نشسته بهتر......
.: Weblog Themes By Pichak :.
