محمدرضا شجریان و آهنگسازی و نوازندگیِ سنتور پرویز مشکاتیان
و غزلی دلکش از سعدی
http://youtu.be/J5YxA78moOc
جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال
شب فراق نخفتیم لاجرم زخیال
بدار يک نفس اي قايد اين زمام جمال
که ديده سير نمي گردد از نظر به جمال
دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند , مگر نسیم شمال ؛
به تیغِ هندی دشمن قتال مینکند
چنان که دوست به شمشیرِِ غمزه ی قتال!
جماعتی که نظر را حرام می گویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود
عجب فتادن مرد است در کمند غزال!
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال!
اگر مراد نصیحت کنان ما این است
که ترک دوست بگوییم , تصوریست محال!
به خاک پای تو داند که تا سرم نرود
زسر به در نرود همچنان امید وصال
حدیث عشق چه حاجت که بر زبان آری؟
به آب دیده ی خونین نبشته صورتِ حال
سخن دراز کشیدیم و همچمنان باقیست
که ذکر دوست نیارد به هیچگونه ملال
به ناله کار میسر نمی شود سعدی
و لیک ناله ی بیچارگان خوشست بنال !
شاعر عشق و زندگی " سعدی "
http://youtu.be/J5YxA78moOc
جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال
شب فراق نخفتیم لاجرم زخیال
بدار يک نفس اي قايد اين زمام جمال
که ديده سير نمي گردد از نظر به جمال
دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند , مگر نسیم شمال ؛
به تیغِ هندی دشمن قتال مینکند
چنان که دوست به شمشیرِِ غمزه ی قتال!
جماعتی که نظر را حرام می گویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود
عجب فتادن مرد است در کمند غزال!
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال!
اگر مراد نصیحت کنان ما این است
که ترک دوست بگوییم , تصوریست محال!
به خاک پای تو داند که تا سرم نرود
زسر به در نرود همچنان امید وصال
حدیث عشق چه حاجت که بر زبان آری؟
به آب دیده ی خونین نبشته صورتِ حال
سخن دراز کشیدیم و همچمنان باقیست
که ذکر دوست نیارد به هیچگونه ملال
به ناله کار میسر نمی شود سعدی
و لیک ناله ی بیچارگان خوشست بنال !
تاريخ : پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲ | | نویسنده : سیماه |
.: Weblog Themes By Pichak :.