مي گويی باران را دوست دارم

اما وقتی باران مي بارد چتر به دست مي گيری !

مي گويی آفتاب را دوست دارم

اما زير نور خورشيد به دنبال سايه مي گردی !

مي گویی باد را دوست دارم

اما وقتی باد می وزد پنجره را می بندی !

حالا درياب وحشت مرا وقتی مي گويی دوستت دارم  ...!

 

باب مارلی



تاريخ : چهارشنبه چهارم اسفند ۱۴۰۰ | | نویسنده : سیماه |