دل را نگاه گرم تو دیوانه می کند

آیینه را رخ تو پریخانه می کند

دل می خورد غم من و من می خورم غمش

دیوانه غمگساری دیوانه می کند!

آزادگان به مشورت دل کنند کار

این عقده کار سبحه صد دانه می کند

ای زلف یار سخت پریشان و درهمی

دست بریده ی که ترا شانه می کند؟

سیلی که خو به گرد کدورت گرفته است

در بحر یاد گوشه ویرانه می کند

غافل ز بیقراری عشاق نیست حسن

فانوس پرده داری پروانه می کند

یاران تلاش تازگی لفظ می کنند

صائب تلاش معنی بیگانه می کند

 

صائب تبریزی



تاريخ : دوشنبه دوازدهم مهر ۱۴۰۰ | | نویسنده : سیماه |